English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 268 (7998 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monotint U عکس یک رنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
enhance U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
graphics U UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
colour U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colour U سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colour U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colour U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours U صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours U سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colours U صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours U چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
realised U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realises U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realising U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realize U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realized U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizes U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
realizing U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
bar U خط یا بلاک ضخیم رنگی
bars U خط یا بلاک ضخیم رنگی
dither U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithered U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
bleed U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleeds U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
monochrome U صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
contour U خط فاصل درنقشههای رنگی
black U سیاه رنگی
blacked U سیاه رنگی
blacker U سیاه رنگی
blackest U سیاه رنگی
blacks U سیاه رنگی
figurine U مجسمه سفالین رنگی
figurines U مجسمه سفالین رنگی
mat U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
mats U مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
clobber U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers U خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
confetti U کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
snooker U مثل بیلیاردانگلیسی با51 گوی قرمز و 6 گوی رنگی مختلف بین دو نفر یا دوتیم
crayon U مداد رنگی مومی
crayons U مداد رنگی مومی
pencil U مداد رنگی
pencilling U مداد رنگی
pencils U مداد رنگی
colored U رنگی
coloured U رنگی
pigmentation U رنگی شدن
carmine U ماده رنگی قرمز دانه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U باماده رنگی رنگ کردن
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment U ماده رنگی
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigments U باماده رنگی رنگ کردن
pigments U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigments U ماده رنگی
pallor U زرد رنگی
pastel U خمیرمواد رنگی
pastel U مداد رنگی
lake U لاک رنگی
lakes U لاک رنگی
pal U line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
pals U line alteration phase سیستم تلویزیون رنگی
Christmas tree U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
coloration U رنگی
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
achroma U بی رنگی
achroma U بی رنگی مو
achromatisation U بی رنگی
achromatization U بی رنگی
achromatism U بی رنگی
achromia U بی رنگی مو
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
aqua relle U نقاشی اب و رنگی
aquarelle U نقاشی اب و رنگی
bells and whistles U یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
benzene U هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
Other Matches
dye sublimation printer U چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
trichromat U سه رنگی
trichromatism U سه رنگی
ingrain U نخ رنگی
tinct U رنگی
pigmental U رنگی
dichromatism U دو رنگی
trichroism U سه رنگی
chromaticity U رنگی
hued U رنگی
chromatic U رنگی
dichroism U دو رنگی
discoloration U بی رنگی
coloured cement U سیمان رنگی
pigment cell U یاخته رنگی
colored pencil U مداد رنگی
colored glass U شیشه رنگی
color trace recorder U رسام رنگی
color television U تلویزیون رنگی
color printer U چاپگر رنگی
chroma U مشخصههای رنگی
chromatic aberration U خطای رنگی
chromophotograph U عکس رنگی
photochrome U عکس رنگی
opalescence U شیری رنگی
color camera U دوربین رنگی
color code U رمز رنگی
color graphics U گرافیک رنگی
cingulum U خط رنگی ومارپیچ
dye stuff U ماده رنگی
dyestuff U ماده رنگی
colorant U مواد رنگی
vitta U نوار رنگی
unifiable U قابل هم رنگی
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
heliochrome U عکس رنگی
heliochrome U عکاسی رنگی
kinemacolour U سینمای رنگی
monotint U نگار یک رنگی
ocellus U حلقه رنگی
oleograph U عکس رنگی
paraffin wax U موم رنگی
pentachromic U پنج رنگی
photochromy U عکاسی رنگی
pigment dye U ماده رنگی
pleochroism U چند رنگی
polychroism U چند رنگی
stined glass U شیشه رنگی
figurin U مجسمه سفالین رنگی
candy-striped U دارای نوارههای رنگی
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
sequential color television U تلویزیون رنگی مرحلهای
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
composite color signal U پیام رنگی مرکب
encaustic tile or brick U اجرکاشی هفت رنگی
curcumin U ماده رنگی زردچوبه
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
dyestuff U مواد رنگی و رنگرزی
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
orcin U ماده رنگی گلسنگ
pullicate U یکجور دستمال رنگی
purpurin U ماده رنگی روناس
neutral density faceplate U صفحه رنگی تلویزیون
quercitron U نوعی ماده رنگی
minus color signal U پیام رنگی منفی
ring tailed U دارای حلقههای رنگی در دم
safranin U ماده رنگی زعفران
simultaneous color television U تلویزیون رنگی همزمان
technicolour U روش فیلم رنگی
tetrachromatism U دید چهار رنگی
indigotine U ماده رنگی نیل
indigotin U ماده رنگی نیل
pigmentary U رنگی رنگ دار
color monitor U صفحه نمایش رنگی
chromophore U گروه رنگی ملکول
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
color gate U دریچه پیام رنگی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
red, green, blue U سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
chromophore U عامل رنگی ملکول
Rosybrown <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی وقهوه ای
ocher <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و زرد
Tan <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و کرم
slate <adj.> <noun> U رنگی میان آبی و خاکستری
Salmon <adj.> <noun> U رنگی میان صورتی و نارنجی
orthochromatic U شبیه عکسهای رنگی طبیعی
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
redorange <adj.> <noun> U رنگی میان قرمز و نارنجی
Blueviolet <adj.> <noun> U رنگی بین آبی و بنفش
r.m.a. color code U علایم رنگی جامعه رادیوسازان
Rosewood U رنگی میان بنفش و قهوه ای
Redviolet U رنگی میان بنفش و قرمز
colored progressive matrices test U ازمون ماتریسهای مدرج رنگی
bacino U سفال لعاب دار رنگی
tone U [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
You have rubbed your coat against some wet paint . U کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
Pear <adj.> U رنگی مانند رنگ گلابی
color contrast U تضاد رنگی در زمینه فرش
ocellus U خال رنگی که مانند چشم باشد
xanthin U ماده رنگی روناس وگل زرد
color graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
cga U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
color band U نوار رنگی روی جعبه مهمات
lambrequin U نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
ceilure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
propolis U ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
cellure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
fastness of bleaching U ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
celure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
disperse U [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
pastellist U پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
MCGA U استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
coloury U دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
cudbear U ماده رنگی که ازاشنه یادواله گرفته میشود
lutein U ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
multicolour U استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
chromoplast U یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
efflore scence U قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
pullicate U پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
spot U [لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
cga U سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر
india paper U کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
pocket billiards U بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
ega U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
grey scale U سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
milk of magnesia U مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
loom drawing U [نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
shadowmask U صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
discharge indicator disc U دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
redliner U خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
aniline U رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
gouache U رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
chrominance signal U بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
hemoglobin U ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
onion skin U پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
kilim [glim] U گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
random access U قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
ymck U تعریف رنگ بر پایه چهار رنگ که در نرم افزار DTP هنگام ایجاد فیلم رنگی مختلف برای چاپ استفاده میشود
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
composite video U سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
fasciate U دارای راه راه رنگی
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
Temerchin motife U نگاره تمرچین [این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
realizing the palette U انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
color patches U نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
Recent search history Forum search
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com